طبیعی است که هرگونه اطلاع رسانی در خصوص انجام سفر احتمالی مکرون به چین، تنها چند روز قبل از نهایی شدن برنامه سفر، رسانه ای شود لذا اظهارات سخنگوی وزارت خارجه چین، به این معنا نیست که سفر مکرون به چین در دستور کار نیست.
به رغم مخالف آمریکا با تقویت روابط اروپا با چین، اما سران اروپایی ناگزیر به تقویت این مناسبات با ابرقدرت نوظهور اقتصادی جهان هستند تا از این طریق، بخشی از چالش های اقتصادی خود را که این روزها باعث افزایش اعتراض های مردمی شده و معترضان خشمگین را به کف خیابان های پایتخت های مختلف اروپایی کشانده است، برطرف کنند.
برخی خبرها حاکی است امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه نیز قرار است در روزها یا هفته های آتی به چین سفر کند. ژائو لی جیان سخنگوی وزارت امور خارجه چین در نشست خبری روز گذشته خود در پاسخ به سوال خبرنگار خبرگزاری فرانسه در خصوص احتمال انجام این سفر، بدون تکذیب یا تایید آن، در پاسخی کوتاه گفت که “فعلا اطلاعاتی برای ارائه در این خصوص ندارم”.
آنچه مسلم است، این که در شرایط کنونی که کشورهای اروپایی به دلایل گوناگون از جمله جنگ اوکراین ، شرایط اقلیمی و نیز تبعات برجای مانده از شیوع کرونا، از اوضاع اقتصادی چندان مطلوبی برخوردار نیستند، ناگزیر به تقویت پیوندهای اقتصادی و تجاری خود با چین هستند؛ کشوری با سرعت توسعه اقتصادی و صنعتی بالا که انتظار می رود در آینده نزدیک و در سال های پیش رو، گوی سبقت را از آمریکا برباید و به قدرت اول اقتصادی جهان تبدیل شود.
سران و دولت های اروپایی اگرچه به ظاهر برای مطیع نشان دادن خود در برابر خواسته ها و اقدامات ضد چینی آمریکا، خود را منتقد چین نشان می دهند اما واقعیت ها موجود روی زمین به ویژه شرایط نابسامان اقتصادی و بحران های غذایی و سوخت ناشی از تغییرات اقلیمی، همه گیری کرونا و جنگ اوکراین، باعث شده تا غربی ها حتی اگر هم بخواهند، توان و جسارت بستن چشمان خود روی همکاری با قدرت اقتصادی عظیمی چون چین نداشته باشند. از همین رو است که در ژست های سیاسی خود، چین را با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند.
اخیرا در بیستمین کنگره حزب کمونیست چین، شی جین پینگ رئیس جمهوری این کشور به صراحت اعلام کرد که درهای کشورش به روی جهان گشوده تر خواهد شد. این سخنان رئیس جمهوری چین پیام روشن این کنگره به کشورهای مختلف جهان بود تا در گسترش مناسبات خود با پکن تعلل و تردید نداشته باشند. این پیام رئیس دولت چین و نیز خبرهایی مبنی بر اینکه چین در آینده ای نزدیک و شاید پیش از سال ۲۰۳۰ با سبقت از آمریکا، به قدرت اقتصادی اول جهان تبدیل خواهد شد، می تواند علاقه و اشتهای اروپایی ها را برای نزدیک تر شدن به این قدرت شرقی بیش از پیش تحریک کند.